پایان زندگی او شروع زمزمه دردهای من
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 428
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه



امروز بعد از مدتها برگشتم سراغ نوشتن...
فکر نمیکردم زندگی باز منو سوی نوشتن بیاره
هر لحظه ی زندگی من باز هم پر از درد شد...
رسیدن تمام خوشبختی نیست،
من رسیدم وامروز نشستم کنار آرزوهای دیروزم،
به یاد روزهایی ک
تفاوتش با این روزای من
فقط در نشستن کنج اتاقی یک گوشه ی دیگه از زمین خداست
 من همون سعیده ام،
فقط دردهای من رنگ پریده تر شدن،
لحظه های من تاریکتر و روزهای من بی محتوا تر 
دیروز اینجا آخرین امید برای رها شدن بود،
امروز اینجا پرواز بی معناترین واژه است
امروز
باید زندانبان شدن رو بیاموزم و
آواز رهایی برای پرستوهای مرده ی دلم بخونم.

 

 

 






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: